ماه که از پوشش هوا در نقش سپر محافظ محروم بود، از همان آغاز خود را در معرض بمباران همیشگی شهابسنگها و اثر خورندگی پرتوهای خورشید دید. با توجه به گفتههای توماس گلد از دانشگاه کرنل، سائیدگی مداوم ناشی از برخورد ذرات شهابسنگ، تخته سنگهای سطح ماه را به گردهی خاک بدل ساخته بود. با توجه به اذعان جرا, ...ادامه مطلب
منظرهی دلتنگ کنندهای بود. دسته دسته بیرون میرفتیم، دستهایمان پر از بسته بود، به فروشگاههای زنجیرهای رفت و آمد داشتیم که شبانه روز باز بودند، و همین طور که علامتهای نئونی را نگاه میانداختیم که از آسمان خراشها بالا و بالاتر رفته بودند و مدام محصولات جدید را به اطلاعمان میرساندند، ناگهان دیدی, ...ادامه مطلب
ماه بالای سرمان بود. هیئتی محدب که تقریباً ما را مچاله میکرد، سقف ویرانی آراسته به حفرههایی که شبیه به شبکهی سوراخ سوراخ پنیر بود. درست در همان لحظه حیوانات باغوحش شروع به خرناس کشیدن کردند.بیاختیار پرسیدم: «این پایان کار هست؟» حتی خودم نفهمیدم منظورم چه بود.پاسخ داد: «این آغاز کار هست.» یا چیز, ...ادامه مطلب
ماهِ در خطر آنها را فرا خوانده بود. از این موضوع کاملا مطمئن بودم. چندتایی از آنها آنجا بودند؟ اتومبیلهای بیشتری با دختران قمری در تمام تقاطعها و چهارراهها جمع شدند؛ از چهار گوشهی شهر به مکانی نزدیک میشدند که به نظر میرسید ماه بالای آن متوقف شده باشد. در حاشیهی شهر متوجه شدیم روبهروی یک م, ...ادامه مطلب
سپیدهدم گورستان ماشینهای قراضه لاشهی دیگری هم داشت. ماه که در وسط گورستان گیر افتاده بود، تقریباً از دیگر اشیای دور انداخته قابل تشخیص نبود. به همان رنگ بود و همان نگاه محکوم به مرگی را داشت که نمیتوانستید تصور کنید هرگز زمانی نو بوده است. پژواک زمزمهای آهسته در دهانهی زبالههای خاکی پیچید. نور, ...ادامه مطلب
دو جمعیت در میدان مدیسن به هم رسیدند، یا دقیقتر، هر دو جمعیت واحدی را تشکیل دادند. مشتری راضی، شاید به خاطر برخورد با سطح ناهموار ماه، از باد خالی و به تکه کهنهای لاستیکی بدل شد. حالا دایاناها روی موتورسیکلتها بودند و ماه را با روبانهای رنگارنگ میکشیدند. از آنجا که زنان عریان دست کم دو برابر , ...ادامه مطلب
دختران ماه 6 نویسنده: ایتالو کالوینو مترجم: زهرا نی چین,دختر ماه,دختر ماهشهری,دختر ماه پیشونی,دختر ماه مهر,دختر ماه اسفند,دختر ماه آذر,دختر مهاراجه,دختر ماه بهمن,دختر ماه تیر,دختر ماه دی ...ادامه مطلب
من به مدرسه می رفتم تا درس بخوانم. تو به مدرسه می رفتی، به تو گفته بودن باید دکتر شوی. او به مدرسه می رفت،اما نمی دانست چرا! من پول تو جیبی ام را هفتگی از پدرم می گرفتم. تو پول تو جیبی نمی گرفتی،همیشه پول در خانه شما دم دست بود. او هر روز بعد از مدرسه ، کنار خیابان آدامس می فروخت...,من تو,من تواضع لله رفعه,من توجيهات الرسول الصحية,من توكل على الله فهو حسبه,من تو چت,من توكل على الله كفاه,من توضأ فأحسن الوضوء,من توبه از عشق,من توضأ قبل ان ينام,من توضأ ثم قال ...ادامه مطلب